سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چشم زخم راست است و افسون راست ، و جادوگرى حق است و فال نیک درست و فال بد نه راست ، و بیمارى از یکى به دیگرى نرسد و بوى خوش بیمارى را بهبود دهد ، و عسل درمان بود . و سوارى و نگریستن به سبزه درمان بیمارى . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 86 خرداد 9 , ساعت 6:49 صبح

حضرت فاطمه(س) در سن 18 سالگی به شهادت رسیدند؛چهار تا بچه داشتند که دوتاشون امام شدند امام حسن و امام حسین و دو تا دخترداشتن که حضرت زینب و ام کلثوم بودند .و یه بچه هم که اصلا نشد به دنیا بیاد و اسمش محسن بود .به خونه ش حمله کردن و حضرت فاطمه برای دفاع از امام علی اومد جلو که نذاره کسی به شوهرش آسیب برسونه که زدنش و میگن بین در و دیوار بهش فشار اومد و بچه شو سقط کرد .البته بهش سیلی هم زده بودن . میدونم تعجب میکنین و میگین کی جرات کرد این کارو بکنه و شاید هم باور نکنین ؛ چون پیامبر (ص) خیلی خاطرشو میخواست و  خیلی سفارششو به مسلمونها کرده بود؛ اما خوب همیشه برای بعضیها که خودخواهن مقام خیلی مهمتر از ایمانه.

حضرت فاطمه (س) بعد از این اتفاق  دیگه زیاد زنده نموندن و از دنیا رفتن.

وقتی از دنیا رفتن حضرت زینب خیلی کوچک بود فکر کنم 5 سالش بود. و بقیه هم خوب همه کوچک بودن

من وقتی شنیده بودم حضرت فاطمه گفته که منو شبانه دفن کنین و قبرمو کسی نباید بدونه کجاست؛ میگفتم چرا این وصیتو کرده

بعد که از بزرگترهام پرسیدم متوجه شدم عمدا اینکارو کرده

چرا عمدا این کارو کرده؟

خوب معلومه دیگه تا همیشه و تا آخر دنیا همه این سوالو بپرسیم و دنبال جوابش بگردیم

و ببینیم مگه چه اتفاقی افتاده بود که حضرت فاطمه این وصیتو کرد ؛ از کیا بدش میومد ؟ چرا بدش میومد ؟ که حتی حاضر نشد تو تشییع جنازه ش باشن و محل دفنشو بدونن

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ